Leading Light

ˈliːdɪŋˈlaɪt ˈliːdɪŋlaɪt
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

عضو مهم (باشگاه یا اجتماع)، شمع محفل، چشم و چراغ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد leading light

  1. noun inspirational celebrity
    Synonyms: choice spirit, leader, luminary, master spirit, one in a million, sage, shining light, star, superstar

ارجاع به لغت leading light

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «leading light» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/leading light

لغات نزدیک leading light

پیشنهاد بهبود معانی